یادداشت مریم محسنیزاده
1403/7/9
3.4
42
مهمترین نکته دربارهٔ "وداع با اسلحه" این است که برگرفته از زندگیِ واقعی همینگوی میباشد. تجربهای که به عنوان رانندهٔ آمبولانس در جنگ جهانی دوم از سر گذراند. همینگوی در ارتش ایتالیا خدمت کرد و مجروح شد، سه ماه در بیمارستانی در میلان بستری شد و همانجا به پرستارش دل باخت. بیشتر رمان به روابط عاشقانهٔ افسر آمریکایی، خوشگذرانیها و خوردن و نوشیدنِ انواع شراب در میخانه و فاحشهخانه میپردازد. تصاویر مربوط به جنگ، شاید یکدهم از رمان را دربربگیرد. کتاب پر از دیالوگ است؛ یک جاهایی آدم فکر میکند همینگوی ضبط صوتی گرفته دستش و گفتگوی روزمرهٔ آدمها را ثبت و توی داستان پیاده کرده است! کتاب درعینحال که زبان روان و خوبی دارد، اما تا نيمهٔ داستان، اتفاقِ چشمگیری نمیافتد و گاه خستهکننده میشود. تقریباً در یکچهارم پایانیِ کتاب داستان جان میگیرد، اتفاقات اوج میگیرند و با پایانی تلخ و اندوهناک، قلبِ خواننده را به درد میآورند.
(0/1000)
1403/7/9
0