یادداشت انسانی در جستجوی معنا؛
1403/11/17

بلوا ، بوی خاک ، کوزه های آب! دیگه نمیشه کاری کرد ، تمومش کردم و شد جزو کتابای مورد علاقم! دیگه نمیشه کاری کرد ، نوشا مرده و حسینا آواره شده! دیگه نمیشه کاری کرد ، روح دخترارو کشتن! واقعا قلبم به درد میاد وقتی یاده مواقعی میوفتم که از نازو و نوشا و جبر میگفت و کاری از دست من یا کسی برنمیومد. شاید باید این کتاب در سالهای بعد میخوندم و مثل باسی توی سن کم با یسری چیزا آشنا نمیشدم! نمیدونم...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.