یادداشت پرنیان صادقی
6 ساعت پیش
به نظرم ایدهی این نمایشنامه جسورانه و متفاوت بود، بطوریکه چند خط ابتدایی دچار تردید شدم که ایا اسامی آورده شده درست است یا تنها تشابه اسمیست! در مقایسه با مرد بالشی که اخیرا خوانده بودم ضعیفتر بود اما کماکان،شخصیت پردازیهای خاص، همان قلم خشن،طنز سیاه وگنجاندن داستانهایی دیگر در یک داستان را داشت.ضمنا این اثر آخرین نوشتهی مک دونا در حال حاضر است. ماجرا از این قرار است که دو نویسندهی بزرگ "چارلز دیکنز" و" هانس کریستین اندرسن" در این نمایشنامه در قالبی غیر متعارف، هر یک با زندانی کردن کوتولهای سیاه، در جعبهای کوچک به سبکی خشن و غیر انسانی، از آنها نگهداری و نوشتههایشان را به نام خود ثبت و اجرا میکنند... ** نه هر که نشان میدهد همان است** حتی درخشان ترین ستارهها گاهی پشت ابر حقیقت پنهان میشوند! آدمهای بزرگ نیز گاهی آنطور که نشان میدهند نیستند و خوب نقش بازی میکنند. نژاد پرستی،سلطه جویی اشخاص،تاثیر نویسندگان بر افکار عمومی و تغییر یا شکل دهی به حقایق توسط آنها از دیگر مفاهیم این نمایشنامه بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.