یادداشت وحید شریفی
1401/11/23
داستانی در دهکده ای امریکایی گرم و داغ اما به همان اندازه عجیب می گذرد. یک گروتسک غربی. با شخصیت هایی که در عین عجیب بودنشان آشنا هم هستند. بقول موخره ی کتاب داستانی گروتسک از قدرت ویرانگر عشق. داستانی که ذهنی جنوبی آن را نوشته شده که شباهت هایی به داستان های فاکنر دارد. داستانی جنوبی که با مرکزیت دهکده، کافه، زن غول پیکر لوچ چشم صاحب کافه با ماجرای ازدواج غریب ده روزه اش، ورود کوتوله ای قوزی که همه چیز در روستا را عوض میکند یا به بیان درست تر به هم میریزد، و موضوع دیگر که قابل تامل است راوی هست که در موخره، بررسی ای در موردش نوشته شده که می تواند در درک داستان و داستان پردازی کمک کننده باشد در یک کلام اگر از داستان های روزمره خسته شده اید این داستان برایتان جذاب، عجیب و همچون یک خواب خواهد بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.