یادداشت عطرین

عطرین

1403/4/14

ناخدا برای ناهار رفته و ملوانان کشتی را تسخیر کرده اند
اولین بار
        اولین بار بود که از بوکوفسکی کتاب میخوندم
در واقع این کتاب روزمرگی خودش بود
اما نباید به عنوان اولین کتاب از این نویسنده انتخابش 
میکردم
اما با خوندش احساس کردم که با بوکوفسکی دارم زندگی میکنم
بوکوفسکی ادم عجیبی بود تو این کتاب اما عجیب بودن از نظر هرکی معنی متفاوتی داره ،تو کتاب نویسنده خیلی خودمونی بود و بی رو در بایستی هر چه میخواست رو میگفت.واقعا فهمیدم ادمای معروفی مث بوکوسفکی که شاهکار خلق کردن، مغزشون شلوغ بوده پر از تفکر پر از ایده بنظرم خیلی فک میکردن به ساده ترین چیز ها مثل کوتاه کردن ناخن

کتاب عجیبی بود ماجراهاش بهم نامربوط بود اما خب 
خاطرات بود دیگه و زندگی همینجوریه 
اما بنظرم بوکفسکی کمی خودشیفتس و خودخواه
و در اخر سخت میشد این نویسنده رو درک کرد اما غیر ممکن نبود و بیشتر عقایدش و نظر هاش از نظر من نادرست و ناعادلانه بودن

      
586

29

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.