یادداشت parniya

        زندگی نامرئی ادی لارو" داستانی است مسحورکننده و بهغایت شاعرانه دربارهٔ آرزویی که به نفرینی ابدی تبدیل میشود: جاودانگی به بهای فراموشی. وی. ای. شواب در این رمان، readers را به سفری ۳۰۰ ساله در دل تاریخ، هنر و پیچیدگیهای روح انسان میبرد و این سؤال فلسفی را مطرح میکند که اگر کسی تو را به یاد نیاورد، آیا واقعاً وجود داری؟

خلاصه داستان (بدون اسپویل)

در سال ۱۷۱۴، در یک دهکدهٔ کوچک در فرانسه، دختر جوانی به نام آدلین "ادی" لارو که آرزوهای بزرگی برای آزادی و زندگی فراتر از ازدواج اجباری دارد، در لحظهٔ ناامیدی، به خدایان تاریکی التماس میکند و با موجودی به نام "لوک" معاملهای میکند: او زمان میخواهد، اما در ازای آن، پس از مرگ، روحش به لوک تعلق خواهد گرفت. اما ادی کلمهای را فراموش میکند: "آزادی". او جاودانه میشود، اما با یک نفرین وحشتناک؛ هیچکس او را به خاطر نمیسپارد. به محاطی که از دید کسی خارج شود، وجودش از حافظهٔ آنها پاک میشود. برای ۳۰۰ سال، ادی تنها و نامرئی در تاریخ قدم میزند، تا اینکه در سال ۲۰۱۴ در نیویورک، وارد یک کتابفروشی کوچک میشود و با پسری به نام هنری مواجه میشود که چیزی غیرممکن را میگوید: "تو را به یاد میآورم."
نقاط ضعف (برای برخی خوانندگان)

· کندی ریتم در میانهٔ کتاب: برخی readers ممکن است احساس کنند قسمتهای میانی که به کاوش در گذشتههای مختلف ادی میپردازد، کمی کند و طولانی است و از حرکت اصلی داستان در زمان حال فاصله میگیرد.
· پایان باز به نسبه: پایان کتاب کاملاً سربسته نیست و تا حدی به تفسیر reader واگذار شده است. این مسئله برای برخی رضایتبخش و برای برخی دیگر ممکن است کمی مبهم باشد."زندگی نامرئی ادی لارو" یک شاهکار داستانی است که مدتها پس از بستن کتاب، در ذهن شما میماند. این کتاب یک داستان عاشقانه نیست؛ یک سفر هستی شناختی است دربارهٔ تنهایی، مقاومت و جستجوی انسان برای معنا و جاودانگی در جهانی که او را فراموش میکند.