یادداشت زهرا ساعدی
2 روز پیش
داستان خوندن این کتاب برای من از اینجا شروع شد که داییم گفت کتاب رو برای دخترداییهای هشتسالهم خونده و زیاد خوششون نیومده. اما خود داییم جذب شده و کل مجموعه رو خونده. بنابراین ازش خواستم کتاب رو بهم قرض بده تا بخونم. کتاب درمورد پسری به اسم تامه که عاشق جهانگردیه و بعد از این توی مدرسه این آرزو رو به زبون میاره، معلم و بچهها دستش میندازن و تصمیم میگیره از لج اونا هم که شده جهانگرد بشه و از اروپا بره آفریقا. راستش انتظارم از کتاب خیلی بیشتر بود. همون اول کار پدر و مادر هیچ مخالفتی نمیکنن ولی راهنمایی خاصی هم نمیکنن و حتی پول بیشتری به تام نمیدن. توی بیشتر کشورهای اروپایی تنها چیزی که میشنویم اسمشونه. توی آفریقا اوضاع کمی بهتره اما باز هم انتظار جزئیات بیشتری داشتم. تام یه بیابون بزرگ رو رکاب میزنه اما فقط میفهمیم آفتابسوخته شده و حواسش هست عقرب توی کفشش نباشه. یه قسمتی هم هست که تام با افسر کشورهای مصر و سودان توی مرز حرف میزنه و تشویقشون میکنه باهم دوست شن هرچند از هم خوششون نمیومده. شاید نویسنده منظور خاصی نداشته ولی این فاز اروپایی مداخلهگر مهربان و آشتیبده رو هم نمیپسندم. در آخر باید بگم به نظرم بچههای سال آخر ابتدایی و راهنمایی احتمالا از این کتاب خوششون میاد و شاید به آشنایی بیشتر با کشورها علاقهمند شن.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.