از میان طنزهایش فقط یکی برایم بامزه بود. اسیری که خودش را به دل درد زده بود تا حواس نگهبان عراقی را از نمایش پرت کند. نگهبان از بقیه پرسیده بود این اسیر چه اش هست؟ اسرا که عربی بلد نبودند می گویند " فی قلوبهم مرض" سرباز عراقی خنده اش می گیرد و جواب می دهد " فزادهم الله مرضا"