یادداشت نصراللهی
1401/12/18
#کتاب_خواندم #مار_و_پله یک جمله کافی بود تا ترغیب بشوم کتاب را بخوانم.خاطرات واقعی ادمین کانال داعش در ایران؛ یک نفس. نگارش کتاب روان و جذاب است و کمک میکند که آن را زمین نگذارید. چند چیز در کتاب بسیار خودنمایی میکند. اول: شیوه رفتار با دختران سنی مذهب و شرایط زیست انها در حوزه های مختلف مانند ازدواج؛ آزادی؛... دوم: مسائلی مانند وضعیت مادی و وضعیت شغلی مردم اهل سنت و شرق کشور که زمینه مشکلات عدیده کشور شده است. سوم: وضعیت اعتیاد و تاثیرات گسترده فرهنگی و اجتماعی ان چهارم: وضعیت مواجهه فکری با پدیده ها که کاملا موثر موارد بالاست. دارم تمام تلاشم را میکنم قصه را لو ندهم. 🤔 جسارت اش در تمام صحنه ها چه در مواجهه با همسر و خانواده و دولت اسلامی و حتی نیروهای امنیتی بسیار تحسین برانگیز بود. 😉 روایت هایش از داخل خاک خلافت اسلامی ان از نوع افغانستان برایم جالب بود؛ با روایت های داعش عرق و سوریه متفاوت بود. البته مادر بودن این زن و رسوخ مادرانگی در جای جای کتاب هم برایم شیرین بود وهم جانم را میخراشید. مخصوصا آن جنین در راه؛ که شاید سخت ترین جای ماجرا باشد. به آینده او فکر میکنم😔 کتاب بیشتر از انکه روایت مدینه باشد جاهایی انگار داستان اشراف اطلاعاتی همه جانبه نیروهای امنیتی بود😂؛ بر منکرش لعنت😁. به غیر از داستان خود مدینه نقل هایی که از هجرت سایرین از اقصی نقاط ایران به داعش را هم می گوید شنیدنی است و من شاخک هایم هرجا نام کردها را میشنود تیز ترمیکنم.پایان آن مدینه به نظرم همان دختر جسور هجرت کرده است ولی له شده زیر بار نگاه مردان و زنان😔
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.