یادداشت parniya

parniya

parniya

4 روز پیش

        راستش کتاب بدی نبود. داستانش یه حال‌وهوای خاص داشت و ایده‌ی اینکه کسی بعد از مرگش هنوز بتونه ارتباط بگیره، جذاب بود. ولی اون‌قدر که همه می‌گفتن احساسی و غمناک باشه، به نظرم نبود. یعنی انتظار داشتم اشکم دربیاد یا حداقل یه‌جوری بغض کنم، ولی بیشتر از اینکه غم‌انگیز باشه، یه‌جور حس سردرگمی داشت.

بزرگ‌ترین چیزی که اذیتم کرد این بود که اصلاً معلوم نبود سم دقیقاً کجاست یا چطوری داره با جولی حرف می‌زنه. یه‌جورایی انگار نویسنده خودش هم نمی‌خواسته کامل توضیح بده، فقط خواسته حس رو منتقل کنه. ولی خب من دوست داشتم یه‌کم بیشتر بدونم، چون بعضی جاها واقعاً گیج‌کننده بود.

در کل، کتاب قشنگی بود، ولی نه اون‌قدر که همه می‌گن. بیشتر یه تجربه‌ی متفاوت بود تا یه داستان عمیق احساسی. اگه دنبال یه رمانیه که یه‌کم رازآلود باشه و با مرگ و خاطره‌ها بازی کنه، شاید خوشت بیاد. ولی اگه دنبال یه داستانیه که اشکتو دربیاره، شاید این یکی اون‌قدر قوی نباشه.
      
2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.