یادداشت
1402/2/8
همهٔ شما قصهٔ «خاله سوسکه»، «کدو قلقلهزن» و «شنگول و منگول و حپهٔ انگول» را بارها شنیدهاید! اگر هم نشنیده باشید، تنها کافی است بروید از آقای بقّال سرِ کوچه بپرسید تا برایتان سیر تا پیازشان را بگوید. اصلا چرا راه دور برویم؟! میتوانید ماجرای این قصّهها را از مامان و بابایتان هم بشنوید؛ چون وقتی آنها مثل شما بچه بودند، مامانجون و باباجون شما بارها این قصهها را برایشان تعریف کردهاند. اصلاً از هر کسی در این شهر بپرسی، این قصهها را بلد است. بله! ما قصههای شیرین ایرانی را هزاران بار شنیدهایم و ممکن است فکر کنیم که دیگر بس است! دیگر چیز تازهای ندارند که ما را به فکر فرو ببرند و لحظاتمان را رنگی کنند؛ اما مجموعهٔ «قصّههای شیرین مغزدار» به ما میگوید: «نه! سخت در اشتباهید دلبندانم! ۵ کتاب این مجموعه، غبارِ عادت را از ذهنهایتان پاک میکند و روایتهای جدیدی از قصّههای قدیمی خاله سوسکه و آقاموشه، شنگول و منگول و حپهٔ انگول،کدو قلقلهزن، عاقبت خرس دانا و مهمانی روباه و لکلک در کتابهای «خاله سوسکه با کی ازدواج کرد؟»، «بچههای بز زنگولهپا کجا بودند؟»، «کدو قلقلهزن کی برگشته بود؟»، «خرس دانا چرا به این روز افتاد؟» و «روباه، غذای لکلک را چهجوری خورد؟» نقل میکند. درست شنیدید! روایتها! چون در هر کتاب این مجموعه، سه حدس دربارهٔ پرسش عنوان کتاب زدهشده که ماجرای قدیمی قصّه را به کل دگرگون و جذّابتر کرده. حدس آخر را هم گذاشته به عهدهٔ خود شما که هر پایانی خواستید برای قهرمان قصّه، رقم بزنید! مجموعهٔ «قصّههای شیرین مغزدار» را نشر افق، به قلمِ علیاصغر سیدآبادی و تصویرگری علیرضا گلدوزیان منتشر کرده است. در سال ۱۳۸۹ جایزهٔ جعفر پایور به علیاصغر سیدآبادی، برای بازآفرینیهای عالیاش در مجموعهٔ «قصههای شیرین مغزدار» اهدا شد.
4
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.