یادداشت محدثه محمدزاد

        هو الذی فاطر السماوات و الارض.

چرا زودتر به سراغ آثار شهید مطهری نیامده‌بودم؟
از نیمه‌ی کتاب به بعد، این پرسش بود که می‌رفت و می‌آمد!

بررسی دقیق نظرهای گوناگون و بیان روان، از برجسته‌ترین امتیازات کتاب -و گمانم کلیه‌ی آثار شهید مطهری- است. این‌که شهید مطهری شتابی در رد یا تایید نظرها نداشته‌اند، حقیقتا ستودنی است.

از چیستی فطرت سخن می‌گویند و از انسانیت و گرایش‌های مقدس. پنج گرایش مقدس در انسان را نام می‌برند: گرایش به حقیقت، به زیبایی، به خیر و فضیلت، به خلاقیت و ابداع، به عشق و پرستش. این‌ها را شاکله و بنیاد انسانیت می‌دانند و توضیح می‌دهند که اگر کسی معتقد به انسانیت باشد، باید به وجود این گرایش‌ها و اصالت داشتن این‌ها نیز معتقد باشد. با این پرسش ادامه می‌دهند که این گرایش‌ها از کجا آمده‌اند و منشأشان چی‌ست؟ اثبات می‌کنند که منطقی‌ترین پاسخ این است که منشأ را فطرت انسان بدانیم. بحث را با منشأ دین ادامه می‌دهند. نظرهای گوناگونی که در پی پاسخ به چرایی وجود دین و دین‌داری مطرح بوده‌اند را برمی‌رسند و درنهایت پاسخ قرآن را می‌آورند که دین منشأ فطری دارد. توحید و اسلام، منشأشان فطری‌ست.
بحث را با تقسیم‌بندی فطرت به فطرت ادراکی و فطرت احساسی (کشش‌ها و گرایش‌های فطری) ادامه می‌دهند اما متاسفانه بحث ناقص می‌ماند چرا که جلسات ادامه پیدا نکرده‌اند. فقط همین‌که حیف از ناتمامی بحث، حیف.

برخی از پرسش‌های حاضرین و پاسخ‌های شهید مطهری نیز آمده که جالب و مفید هستند. یعنی من که دلم خواست آن زمان، در مدرسه‌ی نیکان بودم... 
(فطرت عنوان بحث‌هایی است از متفکر شهید استاد مرتضی مطهری که در سال‌های ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ در تهران در جمع معلمان و دبیران مدرسه‌ی نیکان طی ده جلسه ایراد شده و ظاهراً به دلیل برخورد با نهضت اسلامی و افزایش مشاغل اجتماعی استاد شهید متوقف گردیده‌است.)

رحمة الله علیه.
      
5

21

(0/1000)

نظرات

سلام
واقعا خوشحالم که به اعجاز قلم استاد پی بردین
من سالیان اخیر خیلی سعی کردم اطرافیانم را با اثار استاد شهید اشنا کنم اما بر این باورم هرکسی لیاقت خواندن و فهمیدنش را ندارد
قدر بدانید
1

1

سلام و رحمت. امید که لایق باشم. محتاج دعای خیر شما. 

0

طه

طه

1401/8/12

بنده هیچ اندیشمند و فیلسوفی را نمی‌شناسم که گرایش انسان به خوبی و زیبایی و... را انکار کند. 
بحث بر سر اینست که اولاً آیا این گرایش‌ها به چه دلیل منطقا موجهی ما به ازای خارجی دارند؟
و ثانیا در اینجا مفهوم گنگ فطرت چه گره‌ای را باز می‌کند؟ بیشتر به نظر می‌رسد دور باشد...
5

0

سلام و رحمت. ممنونم ازپرسش‌های مهمی که مطرح کردید.

۱. بله؛ هر سلیم‌العقلی "وجود" این گرایش‌ها رُ انکار نمی‌کنه. اما این‌که این‌ها حاصل تلقین‌های بیرونی باشند یا منشأ درونی داشته‌باشند، محل بحث است.

۲. منظورتون اینه که چه‌طور رابطه‌ی علی‌معلولی برقرار کنیم بین عمل ایثار که توسط یک نفر انجام می‌شه با گرایش به خیر و فضیلت؟ این پرسش‌تون ر بیش‌تر توضیح بفرمایید، ممنون می‌شم. 

0

۳. هم‌نظرم با شما که مفهوم فطرت، گنگ است. در یادداشتم هم اظهار تاسف کرده‌بودم نسبت‌به ناتمامی بحث.
اما باید ببینیم کدام وجوه این مفهوم گنگ اند و کدام روشن؟
چه‌گونگی و کاربرد این مفهوم ر به‌طور دقیق نمی‌شه مشخص کرد یا دست‌کم برای من واضح نیست. اما اصل قضیه که فطرتی در انسان وجودداره که منشأ اثره، روشنه. حالا این حرف کلّی چه سودی داره؟
بحثش مفصله و بیش‌تر هم با قیاس بین "توضیح انسان با اعتقاد به فطرت" و "توضیح انسان بدون اعتقاد به فطرت" مشخص می‌شه. 

0

ادامه‌ی ۳: البته که این بحث فطرت، بعد در مباحث دیگه از جمله تربیت هم نقش داره. اما اگه خلاصه و نظر شخصی‌م ر بخوام بگم اینه: قدرت این بحث فطرت در اینه که تفاوت‌های زمانی و مکانی و نژادی و.. بین انسان‌ها ر برمی‌داره و همه‌ی انسان‌ها ر به هم وصل می‌کنه. هم‌چین چیزی جدّاً قدرت‌منده چون می‌گه هر کسی با هر شکل و زبانی یه وجه اشتراک با بقیه داره و می‌شه اجتماع‌های بزرگ حول همین محور تشکیل بشه. 

0

ادامه‌ی ۳: البته که این بحث فطرت، بعد در مباحث دیگه از جمله تربیت هم نقش داره.
اما اگه خلاصه و نظر شخصی‌م ر بخوام بگم اینه: قدرت این بحث فطرت در اینه که تفاوت‌های زمانی و مکانی و نژادی و.. بین انسان‌ها ر برمی‌داره و همه‌ی انسان‌ها ر به هم وصل می‌کنه. هم‌چین چیزی جدّاً قدرت‌منده چون می‌گه هر کسی با هر شکل و زبانی یه وجه اشتراک با بقیه داره و می‌شه اجتماع‌های بزرگ حول همین محور تشکیل بشه.
2

0

طه

طه

1401/8/13

سلام و عرض ادب
معمولا در مورد کاربست مفهوم فطرت یک مغالطه‌ای رخ میده؛ معمولا از اینکه چنین حسی در انسان وجود داره نتیجه میگیرند که پس لابد ما به ازای خارجی ای به نام دین یا خدا دارد که این زیبایی ها و خوبی ها در او متجلی است.

بحث سر اینه که اولاً به چه دلیلی چنین فطرت مشترکی اصلا وجود داره
و ثانیا اگر وجود داره امری فیزیکیه یا متافیزیکی و... 

0

طه

طه

1401/8/14

تشکر از توجه‌تون 

0

استاد شهید مرتضی مطهری یکی از نوادر هم روزگاران ما بوده و خدایش بیامرزد .ضمنا شاید اولین مشوق من در کودکی به سمت کتابخواری خخ ایشان بود با کتاب داستان راستان .
1

0

رحمة الله علیه. 

0

جسارتا در باب فطرت و سرشت پاکیزهادمی یا حالا عوامی مثل ما میگن ذات خوب ذات بد حکایت باید احتمالا گوهر وجودی خدایی که در همه بالسویه توسط پروردگار عادل به امانت گذاشته شده ولی نگه داری بصورت پاک و سفید خیلی خیلی سخت هست محیط  تربیت خانواده نسب انسان و و ....خخ نمیدونم درست گفتم یا زدم باز جاده خاکی .شرمنده
4

0

این قضیه‌ی بالسویه که فرمودید قابل تامله.. ممنون از نظرتون. 

0

والا سرکار محمدزاد حضورت عرض شود این ها رو البته که گنده گویی است واژه بهتری یافت می نشد ولی نظر حقیر هست شاید درین باب و مثل این متخصین امر باید نظر بدهند به هر جهت بنده اگر زیاد یادداشت میزارم صرفا تعامل با اساتید فن و یادگیری هست اگر ناپخته خم بود بزرگواران عفد بفرمایند 

0

سلام دوست من تقریبا با نظرت موافقم
همه گوهر وجودی خلقتشون خدایی و پاک هست اما در عالم ظاهر چون تجلی اسما جمالی و جلالی خداوند هست هر کسی با اسما متعاوتی رشد و نمو پیدا می کنه و بالطبع با همان اسما محشور میشه 

0