یادداشت علیرضا محبوبی

مردی که می‌خندد
        کتاب فوق العاده ای بود.قدرت مکش زیادی داشت.مثل سیاهچاله فضایی...توصیفاتش از وقایع داستان و حال و هوای اطراف باعث میشد کاملا صحنه رو حس کنی...در بین وقایع داستان نویسنده اطلاعاتی از تاریخ هم اضافه میکرد...باشگاه هایی که مخصوص نجیب زادگان بود مثل باشگاه موسوم به شوخی که هر بلایی میخواستند سر ملت می آوردند فقط برای اینکه دمی خوشحال باشند و در عیش غوطه ور شوند، اعمال کمپراچیکو ها واقعا عجیب بود هرچند نمونه اش هنوز هم در زمان حال متاسفانه وجود داره، ساختار حکومت آن زمان انگلستان و .... در داستان توصیفات زیبا از عشق صاف و ساده گویین پلین و دئا واقعا لذت بخش بود ... داستان ها به گونه ای که به نظر می‌رسیدند هیچ ارتباطی به هم ندارند بیان میشدند و به شکل هنرمندانه به هم متصل میشدند به طرزی که آدمو سورپرایز می‌کردند... خلاصه خواندن این کتاب رو توصیه میکنم...
      
920

42

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.