یادداشت بهاره رهدار

        نمیخوام از خودم تعریف کنم ریا کاری نباشه من خودم نویسنده کتاب جنایم و برای داستانم تحقیق زیاد میکنم کتاب جنایی دارم میخونم، داستان‌های واقعی میخونم، این کتاب در حد یک کتاب جنایی نبود! حتی معمایی هم نبود! میشه اسمش گذاشت کتاب چندش آور و عقده‌ای بودن کارکتر‌ها!! یعنی داستانی نبود تهش به وجدت بیاره بگی وااایی ساچچچ واووو فکرنمیکردم کار فلانی باشه( توقعی که من از کتاب‌های جنایی دارم) فقط چیز قشنگی که توی کتاب بود کارمای این کتاب بود! اینکه خیانت، بازم برات خیانت میاره کسی که یکبار یک‌غلطی رو‌کرده بازم انجام میده، وقتی روی زندگی‌یکی پا بزاری یکی هم روی زندگی تو پا میزاره، به قولی زدی ضربتی، ضربتی نوش کن...
      
4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.