یادداشت Boshra

Boshra

Boshra

1404/4/8

        همه ی روایت هایش فوق العاده بود ولی سومی (ازبک ها خفته بودند که روس ها ما را فتح کردند) خیلی برای من تکان دهنده تر بود. ما عادت کرده ایم جنگ زده رو کنار یکسری عناصر ثابت ببنیم. سوگ، زخم، درد،اشک، کابوس، افسردگی، آوارگی و خیلی چیزهای دیگری که همه شون ابعاد رنج جنگ زده هارو فقط از  زاویه محدودی نشانمان میدهند. و این عناصر انقدر در ادبیات و سینما تکرار شده اند که فکر می‌کنیم جنگ زده بودن به همین ها ختم میشود.
روایت سوم خاص بود. بعله. میشود بچه باشی و با هیجان بازی کنی و بدوی و بخندی و جیغ بکشی و ذوق کنی در حالی که همه این ها بوی جنگ و مرگ بدهد. بدون اینکه لازم باشد زخم های جنگت را نشانم دهی یا از کابوس ها و دلتنگی هایت بگویی، از بازی های کودکانه ات میگویی و ما عمق جدیدی از رنجت را می‌بینیم. کاش عالیه عطایی کتاب دیگری هم بنویسد فقط برای این سبک روایت ها.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.