یادداشت محمد علی شفیعی

شب های روشن
        حسم این بود در طی داستان، انگار کنار‌ همون پلی که تو داستان بهش اشاره میشه وایسادم و هی داره درونم بالا و پایین میشه، یهو از اون بالا پرت میشی پایین، و با اینکه ضد حال میخوری میبینی خوب از اولم همینجا باید می بودی...
      
6

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.