یادداشت حسین
1402/2/21
یک. بعضی اوقات این خوشبختی را داری که از مصاحبت با آدمی یا مواجهه با کتابی، کمی از شتابت کاسته میشود. و همیشه یک سری لحظات خاص هست... از آنها که وسط خواندن یکهو چشمانت را میبندی و سعی میکنی لذت چیزی را که خواندهای، آرام مزه مزه کنی. درنگ میکنی و اجازه میدهی آن لذتِ بخصوص بیشتر درگیرت کند. دو. موقع خواندنش مدام به یاد دوستم پرنیان بودم. یاد لحظه هایی که بعد از ماهها هم را میبینیم و او شروع میکند به تعریف کردن تمام اتفاقات عجیب و غریب و شگفتانگیزِ این اواخرش و من تماما گوش میشوم. سکوت میکنم و میگذارم روحم تمام نور و زندگی ای که با حرف زدنش بیرون میریزد را مزه مزه کند. سه. لازم نیست بگویم که چقدرررررر دلم سفرکردن را میخواهد. سفر به مثابه دورشدن از گذشته و کشف دنیاهای جدید. از آنها که میروی و گم میشوی در طبیعت....
10
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.