یادداشت ریحانه رمضانی

『هو النور』
        『هو النور』
بازآفرینی‌ تصویری از یک فولکلور تیرولی، منطقه‌ای از اتریش که ما آن را با کوه‌های آلپ محصور کننده‌اش می‌شناسیم.

درباب جادوی حافظه، کورالین و آفرینش کتاب:
روزی روزگاری "جان کلاسن"، نویسنده و تصویرگر این کتاب برای کاری به آلاسکا می‌رود. در کتابخانه‌ی آنجا کتابی به نام "The skull" (به معنای جمجمه) را می‌خواند.
این کتاب برای مدت‌ها ذهن جان کلاسن را درگیر می‌کند.
پس از یک سال، او تصمیم می‌گیرد که دوباره کتاب را بخواند، اما متأسفانه نام آن را فراموش کرده است. در نتیجه، داستانی که در ذهنش مانده را به اشتراک می‌گذارد و کتاب‌داران دوست‌داشتنی و فوق‌العاده به سرعت کتاب را برای او پیدا می‌کنند.
وقتی جان کلاسن دوباره کتاب را می‌خواند، متوجه می‌شود که پایان آن با چیزی که یادش بود، کاملاً متفاوت است. حافظه‌ی او در این مدت، پایان دیگری برای کتاب رقم زده بود. بنابراین، او تصمیم می‌گیرد نسخه‌ی خودش را از این فولکلور بنویسد.

یکی از قسمت‌های کتاب مربوط به چاه بی‌انتهایی است. این عنصر خاص برای من یادآور "کورالین" بود. به همین دلیل لحظه‌ای فکر کردم شاید خواندن این کتاب یا دیدن کورالین با خاطرات نویسنده تلفیق شده باشد و باعث پیدایش این اثر تاریک و جذاب شده است. 

به نظر می‌رسد در کارهای جان کلاسن همیشه یک طنز ظریف و تاریک وجود دارد که ممکن است برای بزرگسالان جذاب‌تر باشد.

فولکلور، folktale و.... چیست؟
فولکلور یا قصه‌های عامیانه، داستان‌هایی هستند که در فرهنگ عامه یک جامعه مرسوم‌اند. این قصه‌ها گاهی نگارش نشده‌اند و نویسنده یا راوی اصلی آن‌ها مشخص نیست. این داستان‌ها از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند و ذهن خلاق انسان ممکن است آن‌ها را تغییر دهد. به همین دلیل، ساختار و روند این داستان‌ها ثابت و وحی منزل نیست و انسان‌ها می‌توانند با جادوی درون خود، اثری جدید خلق کنند.

کتابی زمستانی
تصاویر این کتاب برای من یادآور زمستان و برف بودند. همزمان سرد، تاریک، تنها و وحشت‌آور بودند؛ اما نشستن کنار شومینه‌ای گرم با دوست و هم‌زبانی عزیز و نوشیدن چای، حس امنیت، صمیمیت و آرامش را به انسان منتقل می‌کرد.

پ.ن نصفه شبی: من همین الان متوجه شدم ایشون واقعا یکی از تصویرگرهای انیمیشن کورالین بودند.!!!
_جمعه ۳ اسفند ۱۴۰۳
      
34

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.