یادداشت
1403/4/3
[شانزده از صد] چهجوری حوصله داری بههم بریزی ولی حوصله نداری جمع کنی؟ این جمله همهی نوجوانی من است. مادرم با استیصال هر بار این را گفته و شنیدهام. فقط شنیدهام. حالا توی این خانهای که دیگر از کسی چنین جملهای را نمیشنوم، بازهم یقهام را میگیرد. انگار این جمله مال مامان نیست. مانیفست کار خانگی است که هر وقت و بیوقت خودش را نشان آدم میدهد. نامرئیبودن کارهای خانه مصیبت بزرگی است. اینکه کثیفی خیلی بیشتر از تمیزی به چشم میآید. اینکه در بهترین حالت وقتی همه کار کردهای، هیچ بهنظر میرسد و خیلی راحت به آشفتگی قبلش برمیگردد. دوستم میگفت: « تنها راهی که برای مرتبموندن خونه وجود داره، اینه که نذاری به هم بریزه.» همینقدر بیمعنی و مسخره و واقعی! روزهای زیادی توی زندگی هست که من سعی میکنم برای کارهای خانه معنا پیدا کنم و روزهای بهمراتب بیشتری هست که زور این بیمعنایی میچربد و سراغ هیچکدام این کارها نمیروم. خیلی وقتها میپیچم به بازی. خیلی وقتها کلک میزنم و خیلی وقتها سعی میکنم انگیزه برای این کارهای بیپایان جور کنم. بزرگترین کشفم تا حالا مهمان دعوتکردن بوده. :) مهمان عزیزی که شوق آمدنش از جا بلندم کند که خانه را قشنگتر کنم. این بهترین راهکاری است که برای چراهای بیجواب کار خانه پیدا کردهام اما همیشه جواب نیست. برای کار خانه انگار هیچچیز جواب قطعی نیست پیچیدگی کلافهکنندهاش بالاخره یک جوری یقهات را میگیرد. کتابی که تازگی خواندم، یک همدلی طولانی بود برای همهی این کارهای بیپایان و دوستنداشتنی. کتاب هزارتوی کار خانگی را با حلقهی زناندیشی همخوانی کردیم. بیشتر از هر چیزی همین موضوعش برایم جالب بود. اینکه کسی آمده این موضوع را گذاشته وسط و دربارهاش بحث کرده، خیلی تحسینبرانگیز بود. شروع بسیار باشکوهی هم داشت و خیلی هوشمندانه طرح مسئله میکرد. نویسنده بعد از تعریف کار خانگی، در هر فصل یکی از مباحث مربوط به کار خانگی را مطرح میکرد و برایش از مصاحبههای بسیاری که انجام داده بود، شاهد میآورد. خواندن اینهمه مصاحبهی مشابه، گاهی ملالآور بود و میشد حجم کتاب را با ویرایش بهتر، چهلپنجاه درصد کاهش داد اما در بعضی مصاحبهها نکات خواندنی و آموزندهای پیدا میشد. بهنظرم در این بخش لازم بود نویسنده از ویراستاری بیرحم و جدی کمک بگیرد. نکتهی دیگری که به نظرم از کارآمدی کتاب کم میکرد، این بود که نویسنده تنها صدای کسانی را منعکس کرده بود که درگیر کار خانگیاند و به همین خاطر، کتاب در شکلدادن گفتگو تا حد زیادی ناتوان بود. کتاب بسیار خوشخوان است و غیر از تکرارها که گاهی خستهکنندهاند، دستانداز جدیای ندارد. بهنظرم، غیر از «منم همینطور»هایی که در خواندن تجربههای دیگران ناخودآگاه به زبان آدم میآید، خواندنش برای هر کسی که به نحوی با کار خانگی مرتبط است، آورده دارد و یکی از مهمترین آوردههایش میتواند این باشد که کار خانگی را در ذهن خوانندهاش محترمتر، پرزحمتتر و ارزشمندتر از گذشته جا میاندازد. 📖: هزارتوی کار خانگی، نجمه واحدی، نشر آموزه ٣٠۴ صفحه #کتاب_های_1403 پینوشت: ممنون از فاطمهجان بهروزفخر برای دعوت خوب و کتابهای خوبتر.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.