یادداشت سمی

سمی

سمی

4 روز پیش

        خاموشی ما ادامه داشت، و هر لحظه، چون مه بامدادان بر ضخامتش افزوده می‌شد، و با سکوتی مهیب آمیخته بود و بدون تردید، سکون من و دختر برادرم این خاموشی عمیق را سنگین‌تر می‌نمود. گویی خاموشی ما را از سرب ریخته بودند. 
...
داستان کوتاهی از اشغال فرانسه و حضور افسران آلمانی، مقاومت در مقابل متجاوزان و اینکه نویسنده تعریف قشنگی از سکوت داشت، از خوندنش لذت بردم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.