یادداشت مبینا گل‌صفتان

        به‌به!
اگر بخواهم با یک عبارت کتاب را توصیف کنم "داستانی نمادین همراه با رگه‌هایی از طنز و دیالوگ‌هایی عمیق" عبارت قابل قبولی‌ست.
داستان درباره‌ی پزشکی‌ست با جایگاه علمی و اجتماعی بالا که با هدف جوان‌سازی آدم‌ها دست به آزمایش جالبی می‌زند و حاصل آن آزمایش و رفتارهایش دست‌مایه‌ی به سخره گرفتن مردم طرفدار انقلاب کمونیستی روسیه است.
موجودی که در نفهمی و حیوانیت دست و پا می‌زند اما حرف‌های پرولتاریاها را تکرار می‌کند و فکر می‌کند صرف خواندن چنان کتاب‌ها و تکرار چنان حرف‌هایی به او هویت انسانی می‌دهد.
شاید در خلال نمادپردازی‌های سیاسی -که الحق خوش نشسته اند-، علمی‌-تخیلی بودن داستان هم نکته‌ای را مطرح کند. اینکه واقعا انسان و هویت انسانی چیزی در قد و قواره‌ی غده‌ی هیپوفیز و غدد جنسی‌ست یا چیزی فراتر از آن؟

این کتاب کوتاه و روان شخصیت‌های زیادی ندارد در نتیجه اسم‌های روسی شما را سردرگم نخواهند کرد پس اگر درحال انتخاب کتاب‌هایی برای ورود به ادبیات روسیه اید انتخاب خوبی‌ست.

+ شخصیت پروفسور و ما ادراک ما شخصیت پروفسور
همین.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.