یادداشت نوید نظری
1403/10/12
3.7
43
رومن گاری را به نوشتن کتابها و رمانهای خلاف جریان غالب در فضای سیاسی و اجتماعی میشناسیم. شرح آنارشی باشد در برابر دولت مدرن یا پست مدرنیته در برابر جامعه مدرن و افکار سیاسی چپ و راست! این کتاب شرح دلزدگیها، تنهاییها و عزلتگزینیهای افرادی با محوریت لنی است که هم از سرزمین فرصتها گریختهاند و هم از جامعه بیطبقه کارگری! از مغولستان خارجی تا ماداگاسکار... هم از جنگ و هم از فعالیتهای بشر دوستانه! در جایی از کتاب لنی میگوید آمریکاییها تاریخشان را از روی جغرافیا یاد میگیرند و این یکی را از جنگها! میشنوند در جایی جنگی است و آمریکایی ها در آن کشته میشوند، تازه آن کشور را از روی نقشه جستجو میکنند! قهرمان کتاب از ترس و وحشت مدرنیته، صنعت، جهانیسازی به کوههای بلند مرتبه سویس گریخته است و وقتی به زیر ارتفاع ۲۰۰۰ متری میآید، حالش بد میشود، غش میکند و میافتد! او و یارانش از هر آنچه نقش تعلق بپذیرد، بیزارند؛ خواه شغل و حرفه باشد و خواه زن و کاشانه و یا دلمشغولیهای روزانه! قدرتی شگرف باید تا بشکند این غار را! داستان کتاب کشف این قدرت عجیب است که این از هستی رهیدگان را یارای مقاومت در برابر آن نیست! قدرتی که درون خودما هم هست، اطرفمان و آنقدر گسترده است که درنمییابیمش!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.