یادداشت اسماء محمدی
12 ساعت پیش
خیلی دوستش داشتم. البته شاید اینکه در موزهی نادرخان و با صدای مهدیه شنیدمش هم بی اثر نباشد، اما واقعا دوست داشتنی بود. من تا به حال با کتابکودکهای قدیمی کمی ارتباط برقرار کردم. آنهایی که خواندم اغلب جملات طولانی یا موضوعات و پرداختهای کلیشهای داشتند. حتی یکی از کتابهای خود نادرخان را هم که قبلا خوانده بودم، زیاد دوست نداشتم. اما این عجیب به دلم نشست. داستان دختربچهای که نمیداند قلب کوچکش را به چه کسی بدهد. و کم کم با بخشیدن قلبش به عزیزانش، میفهمد چه قلب بزرگی دارد.. :') تصویرسازیهای کتاب آنقدر که باید خوب نبودند و حیف!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.