یادداشت صاریآ
1403/6/24
3.5
11
“هنوز اندک زمانی برای شادی پیش رویم بود و هنوز آینده فرا نرسیده بود. اما میدانستم که آینده تاریک است. شکست، شکست، شکست_شکست پشت سرم، شکست پیش رویم_این باور، با اختلاف عمیق ترین باوری بود که داشتم.” به نظرم کتاب خوبی بود که ارزش یک بار خوندن رو داشت. کالب درمورد تیکه مقالات بود که تقریبا راجع به موضوع های مختلفی مثل کار در کتابفروشی، خاطرات مدرسهاش، کشور های چپ یا راست و بیمارانی که در بیمارستان مردن و … من موضوع قسمت خاطرات کتابفروشی رو از همه بیشتر دوست داشتم.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.