یادداشت Sheida Hanafi

Sheida Hanafi

Sheida Hanafi

1404/6/16

        وقتی اسم اریک امبلر میاد، عملاً داریم درباره‌ی نویسنده‌ای حرف می‌زنیم که سنگ‌بنای رمان جنایی و جاسوسی مدرن رو گذاشته. قبل از اون، این ژانر پر بود از قهرمان‌های شکست‌ناپذیر و جاسوس‌های کارکشته. اما امبلر با هوشمندی‌اش همه چیز رو تغییر داد: قهرمان‌هاش آدم‌های معمولی بودن؛ درست مثل من و تو. آدم‌هایی که ناخواسته می‌افتن وسط یک بازی سیاسی-جاسوسی بزرگ و باید با دست خالی زنده بمونن.

📖 سنگ‌نبشته‌ای برای گور یک جاسوس یکی از نمونه‌های درخشان همین سبک امبلره.
در این رمان، با ژوزف وادسی آشنا می‌شیم؛ یک مهاجر ساده و بی‌پناه، کسی که هیچ ربطی به دنیای جاسوسی نداره. اما یک اتفاق کوچک ــ چند عکس ممنوعه در دوربینش ــ زندگیش رو زیر و رو می‌کنه. حالا او تبدیل می‌شه به متهم اصلی، بین پلیس، مأموران امنیتی و حتی آدم‌های مشکوکی که دوروبرشن.

🔥 چیزی که کتاب رو پر تب‌و‌تاب می‌کنه اینه که:

امبلر فضای اروپای قبل از جنگ جهانی دوم رو به شکلی خفه‌کننده و پر از سوءظن به تصویر می‌کشه.

هیجان داستان نه از تیراندازی و تعقیب‌وگریز، بلکه از بی‌اعتمادی، ترس و اضطراب دائمی شکل می‌گیره.

خواننده دقیقاً حس می‌کنه که ممکنه خودش هم به‌جای وادسی باشه؛ آدمی معمولی که یک اشتباه می‌تونه نابودش کنه.

این رمان فقط یک داستان جاسوسی نیست؛ یک کابوس روان‌شناختی‌ه که نشون می‌ده دنیای سیاست و جنگ حتی آدم‌های عادی رو هم می‌بلعه. به همین دلیله که منتقدها می‌گن امبلر راه رو برای نویسنده‌های بزرگی مثل جان لوکاره و گراهام گرین باز کرد.
      
44

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.