یادداشت bahar.hf
1404/4/21
۳و نیم از پنج. نویسنده طبقه بندی جامعی از خرده ژانرهای ادبیات جنایی انجام داده بود و تمرکز اولیه ش روی نام گذاری دقیق هر خرده ژانر و ویژگی های مشابه و متفاوت هرکدوم از اونها بود. این موضوع نامگذاری خیلی دقیق رعایت شده و واقعا دوستش داشتم ولی ممکنه باعث بشه خواننده ی غیر آکادمیک بعد از یه مدت حوصله ش سر بره (البته توی فصل اول و مقدمه) طبقه بندی بدی نبود و نگاه اجمالی هم به وضعیت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داشت ولی می تونست خیلی بهتر، مفصلتر و منسجم تر باشه. حقیقتش اینکه من از نظر انسجام مطلب نمره ی خوبی به این کتاب نمیدم. با وجود فصل بندی کلی، پراکنده گویی زیادی داشت و مدیریت این پراکندگی بعضی جاها از دست نویسنده در رفته بود. انسجام و مدام شاخه به شاخه نشدن اجازه میده مخاطب تمرکز کنه و حتی شخصی رو که سواد آکادمیک نداره توی اون زمینه با خودش همراه کنه. با وجودی که ادعا کرده کتاب مناسب دانشجوهای ادبیاته و یه کار آکادمیک محسوب میشه، چند تا جدول طبقه بندی یا زمان بندی آثار، انتهای کتاب جا نداده بود تا بشه روند تکاملی و همزمانی آثار رو راحت مشاهده و قیاس کرد. انتظار بیشتری داشتم که به ادبیات گوتیک، که توی ادبیات جنایی تاثیر خیلی خیلی زیادی داشته، بیشتر بپردازه. می تونست یه فصل کامل رو به پیشینه و تکاملش اختصاص بده. دومین مشکلی که توی ذوق میزد این بود که فقط به اروپا و آمریکا پرداخته بود و هیچ اثری از ادبیات جنایی ژاپن و روسیه و شرق آسیا به چشم نمی خورد. خوب بود ویژگی کلی ژانرها و خرده ژانرها رو لیست می کرد، انتهای هر فصل، تا بعدا دوباره بهشون ارجاع بده. ولی خب نکرده بود. من خودم اینجا لیستش کردم، برای کسایی که علاقه دارن نیم نگاهی داشته باشن به محتوای کلی کتاب. گفتن نداره که اینها دسته بندی نویسنده ی کتابه و "کلیات" یک ژانر و یا خرده ژانر. مثالهای زیادی هم آورده و من فقط جهت آشنایی، معروفترینشون رو اینجا آوردم. ۱. ادبیات معمایی عصر طلایی: ۱. کارآگاه فاقد عمق شخصیتی است و در طول رمان دچار تحول یا دگرگونی خاصی نمی شود. ۲.کارآگاه ماشین استدلال است و طرفدار تحلیل عقلانی بر اساس استدلال استقرایی. ۳. اغلب، نه همیشه، تمرکز بر حومه ی شهر و فضای روستایی است. ۴.فضای ژانر نگهبان و اشاعه دهنده ی ایدئولوژی اخلاق حاکم است و به ندرت جامعه و نظم مطلق آن را زیر سوال می برد. ۵.این نوع ادبیات تبدیل میشود به ابزاری جهت تایید افکار حکومت مرکزی در رابطه با اقدامات امنیتی و عدالت محوری به جا. ۶. مخاطب داستان منفعل است و آزادی کمی در پذیرش یا رد نتیجه نهایی دارد. ۷. ترویجگر ایده ی کنترل دائم از طریق نظارت است. ۸.نمایانگر موقعیت مسلط طبقه ی متوسط به بالاست. فضای اجتماعی طبقات به ندرت از رکود اقتصادی و بحرانهای جنگ تاثیر پذیرفتهاند. ۹.ادبیات محافظه کاری است و ترسیم کننده ی مجدد بهشت گمشده از طریق تاکید بر جایگاه نیروی پلیس و کارآگاه در جامعه. ۱۰. بی نیازی کارآگاه به پول، عادات عجیب و زندگی مرفه او. گاهی تفریحی معمایی حل می کند. ۱۱. داستان از زبان فردی غیر از کارآگاه نقل میشود. ۱۲. معمولا دایره مظنونین کوچک است. *خرده ژانر: ۱. معمای اتاق در بسته. ۲. معمای خانه ی ویلایی. ۳. معمای نواحی برف گیر ۴. قتل در سفر. *مثال: آثار کانن دویل و آگاتا کریستی. ۲. ادبیات کارآگاهی خشن: ( اصطلاح سینمایی نوآر) ۱.تمرکز بر محیط شهری صنعتی، مدرن، ناآشنا، تهدید آمیز و مفلوک. ۲. کارآگاه کله شق و خشن، سرد، حیله گر و جان سخت. تاکید بر فردیت. بیگانگی و بی هویتی. ۳.گفتگوهای شتاب زده، ریتم تند و در هم آمیختگی دیالوگها(در فیلمها بیشتر خود را نشان داده). لحن کوچه بازاری کاراکترها. و تعقیب و گریز. ۴.منتقد جامعه ای فاسد و جانی. ۵.به چالش کشیدن جایگاه پلیس به عنوان افسرانی فاسد. ۶. همراهی ژانر با آرمانگرایی عدالت خواهی و تلاش فردی برای احقاق حق بر اساس "عدالتی خود نوشته". آگاهی کارآگاه بر موقتی بودن پیروزی در فضای فاسد اجتماعی. ۷. بدبینی کاراکترها به یکدیگر، خیانت. ۸. محوریت پول. کارآگاه برای اجرای عدالت پول می گیرد. بدون پول،نیازمند، بی بضاعت و بی تفاوت است. ۹.داستان از زبان خود کارآگاه نقل میشود. ۱۰.کارآگاه به مثابه ی یک مامور مخفی که عناصر جنایت را علیه یکدیگر تحریک می کند. ۱۱. بی هویتی افراد، تلاش برای پوشاندن هویت گذشته. ۱۲. تهیه بستری مناسب برای نقد سیاسی و اجتماعی. ۱۳.اجازه ی مشارکت خواننده در متن: عدم قطعیت. ۱۴. غیاب مفاهیم مهم اجتماعی مانند اختلاف طبقاتی، نژادی و نقش زنان. *مثالها: آثار دشیل همت و ریموند چندلر. *خرده ژانر: ۱. پلیسی تیمی، ۲. تریلر جنایی. ۳. ژانر پلیسی: ۱. تاکید بر کار گروهی و تیمی افراد پلیس. تاکید بر روند سیستماتیک حل معما. ۲.تضمین امنیت اجتماعی و ارتقای جایگاه پلیس. ۳. ارتقا نظارت اجتماعی و کنترل، تضمین اعتماد عموم به نیروی پلیس در حفظ امنیت اجتماعی. ۴. موقعیت حاشیه ای کارآگاه پلیس. ۵.تاکید بر ارزشهای جمعی بیش از ارزشهای فردی (با وجود اعتراف به وجود فساد در جامعه و حتی میان افراد پلیس: این فساد، جمعی نیست). ۶.ورود مسائل اجتماعی بحران آفرینی چون اختلاف نژادی، قومی و جنسیتی. ۷.برخلاف کارآگاهی عصر طلایی، در ژانر پلیسی دایره مظنونین گسترده و در متن جامعه ای بزرگتر قرار گرفته است. ۸. تقلیل جنایتکاری به شرارت محض. ۹. بالا بردن نقش کاراکترهای جانبی نیروی پلیس مانند روان شناسان، آسیب شناسان، دستیار و... . ۱۰. ارزش گذاری اجتماعی مدرن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. *مثال: آثار ژرژ سیمنون. ۴. تریلر جنایی: ۱.تمرکز بر خود جنایت و نه فعالیت تیمی نیروی پلیس. ۲. تمرکز بر بحرانهای اقتصادی بزرگ و تاثیرات آن در جامعه. ۳.تاکید بر خطر در زمان حال ، تضعیف روابط فردی، حس نا امنی، شک و تردید. ۴.عدم وجود کارآگاه (یا کارآگاهی زبده). ۵. تاکید بر محیط شهری ۶.اهمیت گذشته افراد در پی ریزی داستان. ۷.دو دسته شدن داستانها: تریلر نوآر، تریلر ضد توطئه. _تریلر نوآر: کارآگاهی که از قانون تخطی کند و در پی انتقام است ، وجود گانگستر شهری. قهرمانی فقیر از طبقات پایین جامعه. تاکید بر نمادهای عصر مدرن، سرعت و تکنولوژی. کمرنگ بودن نقش پلیس. _تریلر ضد توطئه: بستگی زیاد به سیاست، اعمال خیانتکارانه علیه امنیت ملی، جاسوسی، بالا بردن جایگاه قهرمانان ملی در راستای دفاع از ملت و میهن. *مثال: آثار کین، ناباکوف، اشتاین بک. ۵. رمان جنایی و تاریخی: ۱. کارآگاه در مقام فیلسوف. ۲.استفاده از تاریخ برای بازسازی مفاهیم فلسفی عصر حاضر. "کسب دیدگاه جدید در مورد زمان حال از دریچه ی چشم گذشته". ۳. معرفی داستان ضدکاراگاهی، نقد عقل محض. ۴. تردید در مورد روایت، تفسیر، ذهنیت ، ذات واقعیت و محدودیت های آگاهی. ۵. کارآگاه شکست خورده در جهانی که شبیه یک هزارتوی سرگیجه آور است. ۶. گنگ بودن و بی معنایی محض شواهد و مدارک. متناقض بودن رویدادها و عدم تطابق. *مثال: آثار امبرتو اکو و پل آستر.
(0/1000)
نظرات
1404/4/27
با توضیح بند اول برای خواننده غیرآکادمیک، به همین یادداشت کامل و مفصل شما در مورد کتاب بسنده میکنم و همینجا کتاب را خوانده شده، فرض میکنم. ممنون و خدا قوت.
1
1
bahar.hf
1404/4/27
1