بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت زهرا دشتی

                هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر، روایت امام موسی صدر از زاویه دید جذاب اعضای خانواده و دوستانش است. حبیبه جعفریان در این کتاب، به بخش‌های از زندگی این اسطوره پرداخته که در پرتوی فعالیت‌های درخشانش کمتر دیده شده.
این کتاب در واقع شامل هشت روایت است که روتیت صفر، روایت ملیحه صدر، فرزند کوچک سید موسی است که با عنوان روایتِ بعد نوشته شده است. روایت های بعدی مربوط به پروین خلیلی همسر ایشان،صدرالدین صدر و حورا پسر و دختر ارشد امام موسی و علی آقا و خواهران ایشان و در نهایت روایت فاطمه صدرعاملی خواهرزاده و ام غیاث دوست خانوادگی شان است.
روایت ها همه از یک زاویه دید نوشته نشده اند. روایت پروین خلیلی سوم شخص و روایت خواهران به شکل مصاحبه‌ای چند نفر است. هرچند که به نظر من روایت پروین خلیلی کاملا قابلیت نوشته شدن از زبان اول شخص را داشت و چه بسا اثر گذارتر می‌شد. 
روایت صدرالدین و حورا، بین روایت‌های کتاب بیش از بقیه بر من اثر داشت، حتی با این دو روایت گریستم. حال و هوای روابط پدر و پسری صدرالدین و این فاصله‌ای که میان پدری اسطوره‌ای و پسری که همیشه درگیر این سوال است که آیا می‌توانسته مانند پدر باشد یا نه، خواننده را به دنبال خود می‌کشد. روایت حورا و فاطمه و ام‌غیاث نیز زیبایی ظرافت و ملاطفت سید موسی صدر را در ارتباطش با زنان و دختران را به تصویر می‌کشد.
روایت خواهران و علی آقا بیشتر به روابط خانوادگی او قبل از ازدواج و به ویژه رفتار پدر بزرگوارشان پرداخته.
روایت پروین خانم اما، روایت فداکاری‌های بی‌چشم داشت زنی است که حتی خودش هم از عمق فداکاری‌اش نیز باخبر نیست. در واقع تنها روایت کتاب که به نظرم باید بسیار بهتر و عمیق‌تر و احتمالا راوی اول شخص به آن پرداخته می‌شد که نشده و به نظر من حق مطلب را نتوانسته ادا کند.
قلم روان و شیوای حبیبه جعفریان ما را در کتاب با خود همراه می‌کند و می‌توان این کتاب کم حجم را یک نفس خواند.
این کتاب توسط نشر سپیده باوران چاپ شده است.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.