یادداشت یک دوست

یک دوست

1403/4/12

پسرک فلافل فروش؛ زندگینامه و خاطرات بسیجی مدافع حرم، طلبه شهید محمدهادی ذوالفقاری
         اولین کتابی که خوندم این کتاب بود و میتونم بگم تا الان سه بار خوندمش و دلنشینه به دلت میشینه میشه گفت این جور کتاب ها شروعش طوری که تو در حال اشنا شدن با یک فردی و این خاطرات تکه های پازلی هستن که تو به هم میچسبونی برای شناخت فردی که برای تو سواله کی بوده؟ و درنهایت شهادت حس دلتنگی و خداحافظی با این کتاب اما با شروع شناخت یک ادم  ، مثل خداحافظی با یک دوست میمونه و غمگین ترش اینجاست که هر زمان که شروع میکردی به خودت میگفتی کاش زودتر میشناختم و میشه گفت در انتها یه محبتی از شهدا به دلت میشینه که حس میکنی نمک گیر شدی
مثل این میمونه که بگی رفیقته دیگه تو که هیچوقت خاطراتت با رفیقت یادت نمیره
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.