یادداشت نفیسه سادات موسوی
1404/1/20
به اندازه جلد اولش دوستداشتنی بود. ولی تفاوت داشت دیگه. بزرگترین تفاوتش این که اون مساله ویژهای که درباره این کافه وجود داشت و بیش از نصف جلد اول طول کشیده بود تا بفهمیمش رو از اول میدونستیم توی این جلد. نویسنده اومده بود این بار با خلق موقعیتهای جدید و متفاوت از هم، ما رو با این واقعیت مواجه کرده بود که باید واقعا خیلی بیش از چیزی که فکر میکنیم داریم برای تصمیماتمون مایه میذاریم، مایه بذاریم. خیلی کارایی که الان از سر احساسات میکنیم (چه علاقه، چه خشم، چه ناامیدی، چه ترس، چه جوگیری و چه هرچی) میتونه بشه بزرگترین حسرت آیندهمون. جوری که حاضر باشیم هرچی داریم بدیم تا بتونیم برگردیم به اون لحظه و تغییرش بدیم ولی خب گذشته میل به تغییر نداره (فارسیش میشه همینکه عمر رفته برنمیگرده) من دوسش داشتم. تلنگرطور بود ولی خب ماهیت داستانیش رو هم حفظ کرده بود و این خوب بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.