یادداشت حــدیث کریمی

        وقتی داستان «جنگی که نجاتم داد» را از زبان آدا می‌خوانید، اولین جنگی که با آن روبه‌رو می‌شوید، جنگ جهانی دوم نیست؛ جنگ درونیِ دختری ۱۱ ساله است با دنیایی که به او می‌گوید «ناقص».  
قرار نیست اینجا با یک قهرمانِ بی‌نقص طرف باشیم!
آدا یک دختر معمولی است با زندگی‌ای غیرمعمولی؛ گاهی امیدوار است، گاهی تسلیم می‌شود‌ وگاهی از ترس میلرزد.
همین «کامل نبودن» اوست که داستان را واقعی می‌کند.
  
مادر آدا منفورترین کاراکتر داستان است،«بیش از حد بد بودنش» غیر طبیعی و حرص در آر است. 

ترجمه کتابی که من خواندم بد نبود اما عامیانه نویسی‌اش فجیع بود.
پایان بندی داستان هم مناسب است و مرتبط با جلد بعدی نیست.
      
54

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.