یادداشت Fereshteh
9 ساعت پیش
کتاب شبهای روشن از اون داستانهایی بود که آروم و بیصدا وارد قلبم شد و تا مدتها از ذهنم بیرون نرفت. فضای شاعرانه، تنهاییِ عمیق شخصیت اصلی، و اون عشق ساده و کوتاهمدتش باعث شد با تمام وجودم باهاش همراه بشم. با اینکه داستان کوتاهه، اما حسهاش بلند و عمیقن. وقتی میخوندمش، انگار داشتم توی خیابونهای ساکت و شبزدهی پترزبورگ قدم میزدم. این کتاب رو واقعاً دوست داشتم... هم بهخاطر صداقت کلماتش هم به خاطر اون اندوه شیرینی که توش بود:)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.