یادداشت پرستو خلیلی

        اگر بخوام واقعیت رو بگم، باید بگم من اصلا از این داستان لذت نبردم.
در نوجوانی کتاب‌های آنتونی هورویتس، دارن شان و فلان‌های دیگر رو خونده بودم و انتظارم از آیرا لوین خیلی بیشتر بود و این داستان باعث ترس‌م نشد. و به نظرم صرفا چون کشش خوبی داشت من جذب داستان شده بودم و نمی‌تونستم کتاب رو زمین بذارم. پس یک ستاره برای همین دادم.

ستاره‌ی بعدی رو برای پیچیدگی شخصیت‌های داستان دادم، که افراد شبیه اون چیزی که به نظر میان نیستند، شبیه اون چیزی که دریافت می‌کنیم نیستند.
 حتی نتونستم شخصیت رزمری یا حتی گای رو کاملا درک کنم و متوجه بشم چی میخوان. جفتشون شخصیت‌هاب خیلی پیچیده و غیرقابل فهمی داشتند مثلا گای تصمیم گرفت زنش رو فدای حرفه‌ش بکنه، یعنی از «دوست داشتن»گذشت و رزمری که در اواخر کتاب به خدا التماس می‌کرد بخاطر بچه بی‌خیال همه چیز شد.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.