یادداشت نرگس شفیعی

نرگس شفیعی

نرگس شفیعی

6 روز پیش

        این داستان روان، داستان دختری نوجوان بود که دوستی خیالی برگزیده و والدینش عاصی شده‌اند از دستش!
هر بخش کتاب از زبان یک شخصیت هست. خود شخصیت اصلی، دوست خیالیش، مامانش، باباش و...

از کتاب‌هایی که شخصیت اصلی‌اش کودک یا نوجوانی‌ست که از زاویه دنیای او به همه چیز نگاه می‌شود لذت می‌برم. از زاویه دید دنیای بزرگترها خیلی جذاب‌تر است.
مخصوصا اگر آن کودک یا نوجوان از نگاه دیگران مشکلی هم داشته باشد!
کلا هربار از این نتیجه‌گیری که دنیای درونی هرکدام از ما آدم‌ها با دیگری تفاوت دارد، لذت می‌برم. 
حالا اگر این نتیجه را از دل یک داستان با شخصیت‌پردازی قوی پیدا کنم که نویسنده زیر و بم روان انسان‌ها را خوب بلد باشد، که خیلی هم عالی.
اما متاسفانه این کتاب شرط آخر مرا برای ازدیاد لذت نداشت!
تا اواسط داستان آنقدر خوب پیش رفت و توقعم را زیاد کرد، که پایان‌بندی‌اش زد توی ذوقم...توقع داشتم خیلی از مسائلی که آغاز کرده را بپروراند اما نویسنده از کنارشان گذشت...
بجای یک داستان ساده اما عمیق روان‌شناسی کودک و نوجوان، تبدیل شده بود به برگه‌هایی حاوی تخیلاتِ صرفِ یک نویسنده.


      
25

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.