یادداشت mahyas
1404/6/6
کتاب «مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسفم» برای من خیلی خاص بود. با هر شخصیتش زندگی کردم، چون همهشون با ضعفها و اشتباههای واقعیشون، خیلی شبیه آدمهای دور و بر ما بودن. هر کدوم داستان خودش رو داشتن و این عمق شخصیتها باعث شد کتاب خیلی واقعی و ملموس بشه. این کتاب درباره تفاوتها، بخشیدنها و پذیرفتنِ همدیگه است؛ چیزهایی که توی زندگی واقعی خیلی بهشون نیاز داریم. داستانش باعث شد هم بغض کنم و هم لبخند بزنم؛ کاش میتونستم همه شخصیتها رو بغل کنم و بهشون بگم که تنها نیستن. عاشق قلم فردریک بکمن شدم، چقدر ساده و در عین حال عمیق زندگی رو روایت میکنه. واقعاً از این نویسنده خوشم اومده و حالا جزو مورد علاقههامه. فردریک، ممنون که با این داستانها به ما یادآوری میکنی زندگی پر از رنگ و احساسه. پی نوشت برای السا؛ا تو به من یاد دادی که حتی وقتی زندگی پر از اشتباه و ناراحتیه، بخشیدن و پذیرفتن خودش بزرگترین قدرته. راهی که رفتی، راه امید و زندگی بود. پی نوشت2؛ السا من هم دنبال قهرمان زندگیم هستم و فکرکنم پیداشون کردم:)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.