یادداشت قدسیه پائینی

        بعد از آنا شبیه خیلی از رمان های جنایی معاصر، بر هسته آزارهای جنسی محارم قرار گرفته است.
یک موتیف تکراری در رمان های دو دهه اخیر.

یک زن در هنگام زایمان دخترش دچار فروپاشی روانی میشود و همسرش به همین بهانه از او طلاق میگیرد و حضانت فرزندش را میگیرد
هفده سال بعد او دوباره با یک پزشک ازدواج کرده است که دخترش تماس میگیرد و می خواهد او را ببیند 
زن به دلیل دختر در مدرسه شبانه روزی میرود و متوجه میشود پدر دخترش در یک سانحه کشته شده و الان دخترش وارث یک ثروت کلان است.
دختر از او میخواهد که اجازه بدهد با او زندگی کند. تو دختر را به خانه اش میبرد و به دلیل شکایت دختر از آزارهای جنسی همسر زن ؛ شوهر را از خانه بیرون می کنند و چند روز بعد دختر به قتل میرسد
داستان به صورت اپیزودی از صحنه های دادگاه به گذشته می رود و وقایع را نقل می کند
بعد از گناهکار شناخته شدن دکتر در دادگاه و زندانی شدنش ؛ یکی از مربی های مدرسه دختر تماس میگیرد و میگوید عکس جنازه ؛ مربوط به شاگردش نیست
مادر به مدرسه می رود و متوجه میشود در طول چند ماه چند دختر دیگر هم گم شده اند. با تعقیب یکی از اسامی متوجه میشود دختر واقعی اش دزدیده شده و وارد شبکه قاچاق دختران شده است و دختری که به خانه اش آمده یکی از دزدها بوده که به دلیل شباهت با دخترش برای تصاحب ثروت او به خانه اش آمده است. 
با نجات دادن دختر و بازگشتش به خانه دکتر نیز از زندان آزاد شده و به خانه برمی گردد