یادداشت Mobina
1404/5/8
راستش غرور و تعصب آنطور که باید جذبم نکرد. این اولین اثر کلاسیکی بود که خواندم و چون انتظار بالایی از آن داشتم، شاید کمی ناامید شدم. اگر سراغ نسخهی صوتیاش نمیرفتم، شاید حتی تمامش نمیکردم. حس کردم بیشتر شبیه داستانیست برای پر کردن لحظههای روزمره — نه چیزی که مرا عمیقاً درگیر کند. با اینحال، بعد از تمام شدنش، جای خالیاش را در روزمرگیهایم حس کردم. نویسنده قلمی دلنشین دارد؛ از آن مدلهایی که حتی اگر کتابش کاملاً باب میلتان نباشد، باز هم شما را ترغیب میکند آثار دیگرش را هم بخوانید. داستان هم، در دورهی خودش قطعاً برجسته بوده. چیزی که برایم جالب بود، شخصیتهایی بودند که آشنا و واقعیاند؛ تیپهایی که هنوز هم در جامعه حضور دارند: پُرگوییهای کشیش کالینز، غرور آقای دارسی، و پیشداوریهای الیزابت... همهشان ترکیبی از ضعف و غرور و احساساند، بیآنکه اغراقشده یا غیرقابلباور باشند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.