یادداشت علی عموکاظمی

داستان نویسی به  مثابه شغل
        این کتاب تکنیکهای داستان نویسی را آموزش نمی‌دهد بلکه مانند یک مستر کلاس برای انتقال تجربه­‌ی موراکامی در زمینه­‌ی نویسندگی عمل می­‌کند. ترجمه­‌ی کتاب خیلی روان است و صمیمیت نویسنده در بیان تجربیاتش کاملا حس می­شود.

 

بخشهایی از کتاب:

معمولا تمایلی ندارم که درباره داستانهایی که می‌نویسم توضیح بدهم، زیرا هرکسی که درباره آثار خود داد سخن در می­‌دهد معمولا در دام توجیه کردن یا خودستایی یا دفاع از خود می­‌افتد.

من همیشه اعتقاد دارم آدمهای خیلی باهوش یا آدمهایی که میزان دانششان از حد متعارف بسیار بالاتر است به درد کار داستان نویسی نمی­‌خورند. زیرا داستان نوشتن یا قصه گفتن فرآیندی بسیار کند و کم سرعت است و بادنده سنگین پیش می­‌رود.

 به نظر من مهمترین کار برای کسی که میخواهد داستان نویس شود خواندن کتابهای زیاد است

 مرحله بعد، پیش از دست به قلم بردن و نوشتن، مشاهده دقیق چیزها و وقایع اطراف است، آن قدر که به عادت تبدیل شود. آدمهای دور­و­بر و اتفاق هایی را که در پیرامون می­‌افتند باید با نهایت دقت و توجه مشاهده کرد. سپس باید درباره آنها از زوایای مختلف اندیشه کرد.

 سعی می­‌کنم قدرت تحمل انتقادهایی را که از بیرون می­شود در خودم ایجاد کنم. می­‌کوشم حتی اگر حرف ناخوشایندی شنیدم، تا جای ممکن تحمل کنم و بپذیرم. اما انتقادهایی را که بعد از انتشار کتاب مطرح می­‌شوند، از این گوش می­‌گیرم و از آن گوش بیرون می­‌کنم. اگر بخواهم به تک تک آن انتقادها توجه کنم از بین می­‌روم. (واقعا می­‌گویم)

 ویژگی­هایی هست که بین تمام داستان نویسان حرفه­‌ای، صرفنظر از تفاوت­های فردی­شان، مشترک است. اگر آن ویژگی­ها را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه "سرسختی" است. سرسختی و قدرت اراده بالا که موجب می­‌شود فرد بتواند خودش را از سردرگمی­‌ها نجات بدهد، تندترین انتقادها را بشنود، از دوستان نزدیکش خیانت ببیند، اشتباهات بزرگی مرتکب شود، گاه اعتماد به نفسش را از دست بدهد و گاه از داشتن اعتماد به نفس بیش از اندازه ضربه بخورد و خلاصه گرفتار مشکلات و موانع بسیار شود و در همان حال هم بتواند به نوشتن داستان هایش ادامه بدهد.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.