یادداشت NayerehMohri
1404/6/21 - 17:49
قدرت اصلی کتاب، نه در پیرنگ آن، که در "صداقت روانکاوانه" بینظیرش است. داستایِفسکی که خود به قمار اعتیاد داشت، هرگز سعی نمیکند قهرمانش را قضاوت یا تبرئه کند. او فقط "وجود دارد" و تاریکیهای یک ذهن اسیر وسوسه را بدون لاکپوشانی به تصویر میکشد. این اثر یک "مطالعه موردی" استثنایی در مورد اعتیاد، خودتخریبی و رابطهٔ مرگبار غرور و شکست است. اما از آنجا که این کتاب در مدت بسیار کوتاهی و تحت فشار بدهی نوشته شد، ساختار روایی آن گاهی "عجولانه" و شتابزده به نظر میرسد. پایانبندی آن میتواند برای برخی خوانندگان غیررضایتبخش و باز باشد، زیرا به جای یک نتیجهگیری داستانی، بیشتر یک "فریاد هشدار" است که در هوا قطع میشود. اما شاید همین ویژگی، بازتابی از زندگی واقعی یک قمارباز باشد که هیچ پایان خوش از پیش تعریفشدهای ندارد. در کل، "قمارباز" یک شاهکار روانشناختی است که مانند یک چاقوی تیز، لایههای سطحی اخلاقیات و خرد انسانی را میشکافد تا تضادها و ضعفهای درونیمان را به خودمان نشان دهد. . من کتاب را دوستش داشتم و از خوانشش بسیار لذت بردم.❤️
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.