یادداشت tasnim

tasnim

tasnim

1401/2/15

        آنی شرلی اسمی بود که بارها به گوشم خورده بود ولی هیچوقت به خواند آن اقدام نکرده بودم و فقط اسمی از آن میدانستم و بالاخره روزی که آن را خواندم رسید… :)
دختری که تا بحال روی مهربانی را ندیده است ولی مهربانی اش را از هیچکس پنهان نمی کند دختری که سختی را چشیده است و همه چیز برایش سخت بوده است و در شرایطی قرار داشته است که بغضی بزرگسال ها هم در آن شرایط قرار گرفته اند

روند داستان کمی حوصله سر بر می شد و نمیتوانستم با آن ارتباط برقرار کنم و بشینم آن را بخوانم , توصیفات بیش از حد می شد و می توانست روند داستان را خراب کند و من را درگیر توصیفات بکند و از داستان جدا کند . 
توضیح و توصیف اتفاقات افتاده شده و حس و حال شخصیت در آن به خوبی توضیح داده شده بود و شخصیت را می توانستم تا قدری درک کنم .
 شخصیت پردازی خوب بود و من شخصیت ها را می شناختم آنی شرلی که موهای قرمزی داشت همراه با کک و مک های روی صورتش که اینطور شناخته می شد .
موضوع داستان جذبم نکرد و میتوانم پایانش را حدس بزنم که همه چیز خوب می شود و همه به چیزی که میخواهند به خاطر تلاش هایشان می رسند و این پایان های کلیشه ای :)
برای گذراندن وقت میتواند خوب باشد یا وقتی که کاری برای انجام دادن ندارید :)‌ در این شرایط میتوانید به کتاب آنی شرلی سر بزنید
      
36

16

(0/1000)

نظرات

نمیدونم چرا ولی فکر کنم تا اخرِ هشت جلد نخوندی. آنی‌شرلی غم و شادی رو با هم داشت، مثل جریان زندگی بود و شباهتی به کلیشه نداشت! حتی میشه گفت کتاب آخر خوب تموم نشد این فقط نگاه آنی بود که باعث می‌شد مشکلات کمتر بزرگ جلوه کنن..

0