یادداشت غزل
1404/2/23
اثری فلسفی و سیاسی است که ایدهی یک جامعه کامل را بررسی میکند. این کتاب به صورت گفتوگویی میان توماس مور و فیلسوفی به نام رافائل هایتلودای نوشته شده است. در آن، فساد و نابرابری جوامع اروپایی با جامعهای خیالی به نام "آرمانشهر" مقایسه میشود؛ جایی که عقلانیت، عدالت و خیر عمومی بر همه چیز مقدم است. در آرمانشهر، مالکیت خصوصی وجود ندارد، کار میان همه تقسیم شده، تحمل دینی رواج دارد و آموزش برای همه فراهم است. این جامعه تصویری تأملبرانگیز از زندگی انسانی بدون طمع و سلطهجویی ارائه میدهد. با این حال، لحن نویسنده گاه کنایهآمیز است و باعث میشود خواننده در جدی یا طنزآمیز بودن طرح شک کند. ■ نظر شخصی: اگر که این اثر به نظرتون دیکتاتوری میرسه بنظرم یه نگاهیم به "لویاتان" تامس هابز بندازین و باهم مقایسهشون کنین. توماس مور جامعهای هماهنگ، اشتراکی و مبتنی بر عقل و مسئولیتپذیری را به تصویر کشیده. مور به فضیلت اجتماعی و طراحی عقلانی اعتماد داره اما هابز تنها به قدرت متمرکز برای مهار انسان خودخواه اعتماد داره. اگرچه این دو اثر دو قطب تفکر سیاسی رو نشون میده اما بنظرم سیاست موفق، نه بر پایهی فقط آرمان یا فقط قدرت، بلکه بر ترکیب این دو بنا شده باشد. در دنیای واقعی، هم به عدالت و رفاه نیاز داریم (مور)، و هم به نظم، قانون و اقتدار (هابز).
(0/1000)
غزل
1404/2/23
1