یادداشت فرفری موی غزلساز
1403/11/27
خوندن این کتاب، یهجورایی توفیق اجباری بود. میخواستم خوندن کتاب "راز دروازهی سنگ سفید" از نشر پاپلی رو شروع کنم که متوجه شدم جلد اولش این کتابه. پس از جلد اول شروع به خوندن کردم. داستان توی محیط یه مدرسهی شبانهروزی روایت میشه که بسیار قدیمیه و این فضا همراه با رمز و رازهای داستان، کتاب رو خیلی جذاب و خوندنی میکنه. داستان در مورد دختری به نام اِمیه که با مادر پرمشغلهش زندگی میکنه و از سه سالگی به بعد، پدرش رو ندیده. مادرش از صحبت در مورد پدرش خودداری میکنه و تموم وسایل و یادگاریهاش رو از بین برده. اِمی به واسطهی شغل مادرش، مجبور میشه برای یک ترم توی یه مدرسهی شبانهروزی توی انگلستان درس بخونه و بر خلاف تصورش، به اونجا علاقهمند میشه و حتی دوست پیدا میکنه. اِمی نامهی ناشناسی در مورد پدرش دریافت میکنه و به صورت کاملا تصادفی جعبهای متعلق به پدرش پیدا میکنه. جعبهای که در ابتدا فکر میکنه چندان مهم نیست اما در ادامه متوجه میشه برای یکی از انجمنهای مدرسهش بسیار اهمیت داره. تا جایی که برای به دست آوردن جعبه و محتویاتش حاضرن هرکاری بکنن... این جعبه و محتویاتش چه ارتباطی با ناپدید شدن پدرش دارن؟ آیا اِمی در معرض خطر قرار داره؟ آیا موفق میشه چیزهای بیشتری در مورد پدرش بفهمه؟ امتیاز در گودریدز: 3.97
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.