یادداشت محدثه ز
1404/4/11
اینکه مدام به سینهات میکوبد، قلب نیست؛ ماهی کوچکی است که دارد نهنگ میشود. ماهی کوچکی که طعم تُنگ آزارش می دهد و بوی دریا هوایش کرده است. قلب ها همه نهنگانند در اقیانوس. اما کیست که باور کند در سینه اش نهنگی می تپد؟! آدمها، ماهی ها را در تنگ دوست دارند و قلبها را در سینه. اما ماهی وقتی در دریا شناور شد ماهی است و قلب وقتی در خدا غوطه خورد، قلب است. کتابهای عرفان نظرآهاری رو سالهای دبیرستان خونده بودم و حالا خوندن کتابی از ایشون بعد از ۵_۶ سال برام جالب نبود! عرفان نظرآهاری عرفانی مینویسد و به نظرم عرفان و فلسفه آثارش بیشتر به درد همان دوران نوجوانی میخورد، شاید خوندن این کتاب در ۱۴_۱۵ سالگی برام لذت بخشتر میبود!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.