یادداشت narges
1404/4/17
“Though you never think it possible, you can celebrate and grieve in the same breath. It is a holy abomination.” ترکیبی از داستان جنایی و معمایی، تاریخی، فمنین ریج با یه قلم خیلی قشنگ. به توضیح خود نویسنده، داستان این کتاب برگفته از زندگی مارتا بالارد، قابله قرن۱۸ هست که به خاطر دفترچه خاطراتی که ازش مونده تاثیر مهمی توی تاریخ امریکا داره. کلیات داستان مطابق با اتفاقات زندگی واقعیشه ولی یک سری جزئیاتش عوض شده. داستان با بیرون کشیده شدن جسد مردی که مدتیه با یکی ازدوستانش متهم به تجاوز یکی از زنای شهر شده از رودخونه یخ زده شهر شروع میشه و زا اونجا زندگی مارتا و خانوادش همراه با این پلات نشون داده میشه شخصیت مارتا و همسرش به شدت قوی و زیبا به تصویر کشیده شدن و تاثیر مارتا و نوشتنش روی داستان کاملا مشهوده. این کتاب به صورت کلی از نظر تاریخی خیلی دقیق نیست و پایان داستان هم نسبت به چیزی که مارتا تویدفترش نوشته مطابقت نداره. ولی نویسنده توضیح میده که به خاطر دوستش که همین بلاها سرش اومد،دوست داشته این پایان رو بنویسه: "This ending was for her. And for every other woman who hasn’t seen justice in her lifetime. It’s not enough. But it’s something." برای یه داستان معمایی با قلم زیبا، بخصوص که داریم وارد ماه زنان میشیم، و آشنایی با یه ضخصیت زن تاریخی خیلی کتابی هست که پیشنهاد میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.