یادداشت علیرضا فراهانی

        کتاب را در سال‌های قبل در دوران کارشناسی مطالعه کرده بودم.
در مورد آن این‌گونه می‌نویسم که در فضای فکری مسلط بر دنیای روانشناسی که از رویکرد روان‌پویشی به نسبت فاصله گرفته بود، در سال ۱۹۹۶، فرانک سالووی این کتاب را منتشر کرد و در آن استدلالی تکاملی برای تأثیرات ترتیب تولد بر شخصیت ارائه داد.

او نوشت که خواهر و برادرها برای منبع مهم و اغلب کمیاب محبت و توجه والدین، با یکدیگر رقابت می‌کنند. موفقیت کودکان در این رقابت، راهبردهایی را منعکس می‌کند که بر شخصیت آنها تأثیر می‌گذارد و جایگاه ترتیب تولد، این صفات شخصیت راهبردی را پیش‌بینی می‌کند. 

سالووی در تأیید نظریه آلفرد آدلر اظهار داشت که فرزندان اول احتمالاً پیشرفت‌گرا، مضطرب و همنوا می‌شوند، در حالی که فرزندان بعدی بیشتر مخاطره‌جو، تجربه‌پذیر و مبتکر هستند و وضع موجود را رد می‌کنند. در مجموع، آنها باید روشی برای جلب محبت والدین خود پیدا کنند که با روش هم‌خواهر و برادرهای بزرگ‌تر متفاوت باشد. 

در واقع، تحلیل تاریخی سالووی نشان داد که دانشمندانی که فرزند دوم بودند، به احتمال بسیار بیشتری نظریه‌های جدید رادیکال را که برای اولین بار مطرح می‌شدند، می‌پذیرفتند. فرزندان اول به احتمال بیشتری به نظریه‌های متعارفی که قبلاً جا افتاده‌اند، می‌چسبند.

گرچه از سالووی به خاطر روش تحقیق او انتقاد شده است، او داده‌های زندگی‌نامه‌ای را در مورد افراد تاریخی گردآوری کرد. با این حال، کتاب او جان تازه‌ای به پژوهش ترتیب تولد داد و از زمان انتشار آن، تحقیقات بهتری برای آزمودن پیش‌بینی‌های آلفرد آدلر انجام شده‌اند. 

در مجموع، طرح‌های پژوهشی بین‌خانوادگی که در آن افراد خانواده‌های مختلف مقایسه می‌شوند، نظریه آدلر را تأیید نمی‌کنند؛ شاید به این دلیل که در این نوع تحقیقات کنترل کردن چندین متغیر که خانواده‌ها را از هم متمایز می‌کنند، دشوار است.
در طرح‌های پژوهش درون‌خانواده، از پاسخ‌دهنده‌ها خواسته می‌شود خود را با خواهر و برادرهای خویش مقایسه کنند و این تحقیقات نظریه آدلر را تأیید می‌کنند.
      
28

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.