یادداشت فاطمه اصغرزاده

        عدالت 
آزادی
اسارت
عشق
عبادت
خانواده
هنر
زندگی
و زندگی
و زندگی🤍
 
در وصف این کتاب فقط میتونم بگم که توصیفای این کتاب از جنس زندگیه...🤍 کتاب به زیبایی هرچه تمام جزئیات کوچک زندگی رو توصیف کرده.. جالب اینه که با اینکه کتاب می تونست کاملا به مسائل تاریخی و سیاسی روسیه در اون بازه زمانی هم بپردازه ولی وادالازکین با وجود اینکه تاریخ شناس هم هست، فقط به وصف زندگی پرداخته.. گویی میخواسته این پیام رو برسونه که زندگی در ورای تاریخ ادامه داره و تاریخ رو میشه از روی کتابای تاریخ خوند ولی زندگی چی؟؟  کسی هم باید جزییات زندگی رو در ورای تاریخ ثبت کنه..🤍

در مورد داستان کتاب : شخصیت داستان یه مرد سی و چند ساله هست که یه روز از خواب بیدار میشه و میبینه که تو بیمارستانه و نه اسمشو یادشه و نه خاطره ای تو ذهنشه، ولی چیزی که میدونه اینه که سال ۱۹۰۰ به دنیا اومده ولی قرص های روی میز کنار تختش تاریخ تولید ۱۹۹۹ رو دارن، در حالی که اون همون قیافه و ظاهر اوایل قرن رو داره.. به مرور روز به روز خاطرات کم کم به ذهنش بر می گردن و ما با خوندن این خاطرات و یادداشت های روزانه کم کم متوجه می شیم که چه اتفاقی براش افتاده‌... 


توضیح بیشتر داستان اسپویل میشه و لذت داستان در همین حدس زدن های بعد خوندن یادداشت های هر روز این شخصیت هست...