یادداشت پارسا گلی نژاد

        "آنا کارنینا" تجربه ای بود که با کمتر کتابی از ادبیات روسیه بدستش آوردم.داستان جدایی ها و خیانت و عشق و ایمان و کفر و خوبی رو در این ۱۰۰۰ صفحه پیدا کردم.شخصیت هایی که انگار از اولین صفحه این سوال در ذهنشون موج می‌خورد:چرا آزاد نباشم؟اگر بیش از حد آزاد باشم چی میشه؟چرا خدا وجود داره؟ایمان داشتن فقط در دعا کردنه؟جنگ چی؟نفرت چی؟همه و همه سوالاتی بود که به خوبی توسط بزرگوار تالستوی عزیز در این کتاب گنجانده شد تا مخاطب رو در آخرین لحظات هم حیران نگه داره و از خودش بپرسه:خب،نظر تو چیه؟

بر خلاف بسیاری از عزیزان که از خط داستانی کنستانتین لوین لذت نمی‌بردن،من کیف می کردم و با عشق از دغدغه کشاورزی و تعداد دسیاتین زمین هایش می‌خوندم.از اون مرام و منشی که می‌خواست ارائه بده تا نسبت به دیگران ارباب ها متفاوت باشه لذت می‌بردم.

و در آخر،دیالوگ های این کتاب برای همیشه در ذهنم می‌مونن.
امیدوارم روزی دوباره این کتاب و دنیای زنده اش که بعد از ۱۵۱ سال همچنان خواندنی هست رو بخونم و لذت ببرم.
امیدوارم زندگی همه به مانند لوین و کیتی بالا و پایین داشته باشه ولی پایانش،پایان زیبایی باشه.
      
26

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.