یادداشت 🎭 🎬 محمد رضا خطیب 🎭📚

نامه ی نادری
نادرشاه اف
        نادرشاه افشار ، قطعا یکی از بزرگترین پادشاهان تاریخ ایران و بزرگترین شاه ایرانی بعد از اسلامه... فتوحات و مبارزات این پادشاه چنان در تاریخ ایران ماندگاره که شاید تا پایان جهان دیگه در این آب و خاک همچنین پادشاهی ظهور نکنه که بتونه اینطوری کشور رو یکپارچه کنه و مرزهای باستانی ایران رو احیا کنه.

زندگی نادرشاه افشار به صورت عادی دراماتیکه... کسی که از چوپانی به پادشاهی میرسه یعنی زندگی دراماتیکی داشته. 
در دوره زندگی نادرشاه ، کشور ایران هم دچار همین درام شده بود. یک اتفاق دراماتیک و عجیب و غریب در این کشور اتفاق افتاده بود.
اتفاقاتی که شاید اگر قرار بود کسی بنویسه و واقعیت نداشت ، می‌گفتیم عجب نویسنده خلاقی و دمش گرم ... عجب داستان جذابی نوشته...

کشوری که توسط افغانان فتح میشه و هر گوشه و کنارش توسط یک قوای بیگانه تصرف میشه ، بعد از ۲۰ سال نه تنها قسمت هایی که از دست داده رو پس میگیره بلکه دست به کشورگشایی میزنه و مرزهای باستانی خودش رو برمیگردونه و لرزه به تن تمام دشمنان و بدخواهانش میندازه...

خود همین داستان تکه تکه شدن و بعد منسجم و گسترده شدن ، همچنین رسیدن کسی از چوپانی به پادشاهی میتونه دستمایه هزاران فیلم و سریال بشه که بینندگان رو میخکوب پای تلوزیون و پلتفرم ها نگه داره.
اما ... بگذریم...

نمایشنامه نویسی در ایران خیلی پیشینه طولانی ای نداره ، قدمتش به زور به ۱۵۰ سال میرسه. اگر بخوام درباره تاریخ ادبیات نمایشی در ایران بنویسم ، فرصتی برای پرداختن به این کتاب پیدا نمیکنم. 
نهضت نمایشنامه نویسی در ایران با ترجمه آثار غربی و مخصوصا آثار شکسپیر و مولیر آغاز شد و در ادامه ادیبان دست به تقلید از این نمایشنامه ها زدند و آثاری رو به سبک اروپایی ها به رشته تحریر در آوردند. در این بین نویسندگانی مثل فتحعلی آخوندزاده و میرزای تبریزی از بقیه معروف تر بودند . 

نریمان نریمانوف،  اهل آذربایجان ، یکی از ادیبانی بوده که دست به نوشتن نمایشنامه به سبک غربی زده بوده و کتاب نامه ی نادری ، تنها نمایشنامه ای از اونه که توسط یکی از خانم های قاجاری به فارسی ترجمه شده . 

نریمانوف ، زندگی  و اوضاع زمانه نادرشاه رو سوژه نمایشنامه خودش قرار داده. شاید این تنها و یا از معدود آثاری باشه که درباره زندگی نادرشاه برای تئاتر و تلوزیون و سینما نوشته شده.

نمایشنامه حالت کلکسیونی داره . با دیدگاه امروز و در قیاس با آثار خارجی و حتی ایرانی ، نمایشنامه بسیار ضعیفه. طبیعتا نمیشه توقع خیلی زیادی برای دوره قاجار داشت اون هم در حالی که حتی امروز هم نمایشنامه نویسی در ایران خیلی حائز اهمیت نیست و جایگاه خاصی نداره. 

نریمانوف یک بازه ۴۰ ساله در تاریخ ایران رو برای نمایشنامه کوتاه خودش انتخاب کرده که طبیعتا انتخاب خوبی نیست. 
بهتر بود به جای اینکه نمایشنامه از دوره شاه سلطان حسین آغاز و تا مرگ نادرشاه افشار کشانده شود ، یک اتفاق یا یک رویداد رو انتخاب می‌کرد و در همون باره نمایشنامه خودش رو می‌نوشت. 

نمایشنامه پراکنده ست و دراماتیک نیست. چند اتفاق تاریخی به صورت دیالوگ نوشته شده که بار ادبی و هنری آنچنانی ای نداره. 

در کل نمایشنامه به شدت ضعیفیه و تنها حسنی که داره اینه که میتونید با خوندنش ، کمی با جریان نمایشنامه نویسی در ایران آشنا بشید. 

نمایشنامه حالت کلکسیونی داره و نه برای خوندن و نه برای به صحنه بردن مناسب نیست.
      
372

31

(0/1000)

نظرات

برای یه نمایشنامه ضعیف این قدر نوشتن خیلی اراده میخواد 
👋
1

1

خواهش میکنم ، لطف دارید 🔥🔥💥 

0