یادداشت بهاره رهدار
3 روز پیش
اگه سمفونی مردگان روخونده باشی میدونی کم و بیش این کتاب شبیه همونه یعنی من خودم احساس میکردم یکاثر از آقای معروفی میخونم، البته کتاب خشم و هیاهو به تلخی پایان سمفونی مردگان نبود، اما در همون حد تکبر و غرور شخصیتها توش بود، شروعش خیلی برای من جالب بود چون از زبان فردی لال بود و خیلی عجیب بود که دیالوگی نداشت، در کل یکم بار منفی داشت، اما تو خود داستان بری میبینی هر اتفاقی برای آدم میافته از دل خانوادس از دل تربیت و از با انرژی یا فاقد انرژی بودن والدهاس، مادر این خانواده برای من فردی واقعا منفور بود و حس میکردم اتفاقهای که برای بچهها میافتاد بیشتر سر همین ضعیف بودن مادر خانواده بود!!!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.