یادداشت سمی

سمی

سمی

6 روز پیش

        نمی‌دانم چرا حالا دارم برایت می‌نویسم. راستش را بخواهی از وقتی به اینجا آمده‌ام تقریبا به تو فکر نکرده‌ام؛ اما ناگهان پس از اینهمه مدت احساس می‌کنم که چیزی را باید گفت و اگر به سرعت آن را یادداشت نکنم سرم می‌ترکد اهمیتی ندارد که شما آن را نخوانید حتی فرستادنش هم مهم نیست البته اگر چنین کاری ممکن باشد. شاید حقیقت این باشد، من به تو نامه می‌نویسم چون چیزی نمی‌دانی. برای اینکه از من دوری و هیچ نمیدانی.

چقدر این کتاب پراحساس و زیبا بود. چقدر از خوندن خط به خطش لذت بردم. داستان از زبان دختری بیان شده است که در جستجوی برادرش وارد شهری ویران شده است.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.