یادداشت محمد
1403/3/29
یه جا جیم میگه نمیدونم چرا آدم ها وقتی بزرگ میشن مسئله ای به این سادگی(بیگناهی متهم) رو متوجه نمیشن.... گاهی ما آدم ها تو اشتباهاتی که داریم غرق شدیم اما اصلا متوجه اشتباه بودن اون مسئله نیستیم و دچار روزمرگی شدیم؛ اگه از کسی که یکبار قتل انجام داده بپرسی میگه عمیقأ پشیمونم اما از یه قاتل زنجیره ایی که میپرسی دلایل عجیبی برای کاراش میاره اینجور موقع ها اگه دیر نشده باشه یه تشر زدن نیاز تا به موضوع از زاویه سوم شخص نگاه کنیم(به عنوان مثال برای آقای کانینگهام جلوی زندان همچین اتفاقی افتاد ولی برای باب یوئل هیچوقت نیفتاد) یکی دیگه از چیزایی که نظرم رو جلب کرد نظر متفاوت اتیکوس در ابتدا و انتهای رمان بود، در ابتدا معتقد بود همه انسانها خوب هستن ولی در آخر به این نتیجه رسید که بیشتر انسانها خوب هستن که این رو میشه به همون موضوع اول بحثم ربط داد که برای باب یوئل دیگه نمیشد کاری کرد و تشر زدن براش دیر شده... مرسی که مطالعه کردید❤️
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.